1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نگاهی به مباحث نشست امسال بنیاد پژوهش‌های زنان در فلورانس

۱۳۹۶ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

رشد بنیادگرایی ، پوپولیسم و نئولیبرالیسم در سطح جهانی بر جنبش زنان برای رسیدن به حقوق برابری چه تاثیری گذاشته است؟ آیا می‌توان از بازگشت به عقب نه تنها در میان عامه مردم که حتی در میان بخشی از اندیشمندان سخن گفت؟

https://p.dw.com/p/2eeW0
Screenshot Facebook IWSF 2017 Florence
عکس: Facebook

بیست و هشتمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران با عنوان  "قرن بیست ویکم رنسانس زنانه یا واپسگرایی؟" روز یکشنبه ۱۱ ژوئن به کار خود در شهر فلورانس ایتالیا پایان داد. در این نشست بیش از ۳۰۰  نفر از کنش‌گران و پژوهشگران و فعالان حوزه برابری جنسیتی شرکت کردند.

در این کنفرانس چند کنسرت از جمله کنسرتی از گلنار شهیار از وین اجرا شد و نمایشگاهی از هنرمندان هنرهای تجسمی برگزار شد.

پوپولیسم و بازگشت به عقب

کنفرانس در پنج روز به بررسی ویژگی های دوران کنونی و وضعیت زنان پرداخت. نشست با سخنان گلناز امین، بنبانگذار بنیاد در رابطه با دستبرد به حقوق زنان در آن دسته از کشورهای خاورمیانه که زیر نفوذ بنیاد گرایان قرار دارند و از تلاشهای زنان برای مقابله با آنان در کشورهای خاورمیانه آغاز شد. او دوران کنونی را دورانی ارزیابی کرد که یکی از وجوه مشخص آن "کشاکش واپسگرایی مردسالارانه و مبارزه برای رهایی زنان" است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

از جمله سخنران دیگر این نشست مهسا عبدل‌زاده، دانشجوی دکترا در علوم سیاسی از دانشگاه وین و کنشگر حقوق زنان و حزب سبز اطریش بود. ناهید نصرت، فعال زنان و عضو "شبکه‌ی همبستگی با مبارزات زنان"، ساکن آلمان درباره سخنرانان و مباحث این کنفرانس به دویچه‌‌وله درباره سخنرانی مهسا عبدل‌زاده گفت:

«مهسا عبدل‌زاده در بررسی رشد بنیادگرایی ، پوپولیسم و نئولیبرالیسم در سطح جهانی و مقایسه عملکردهای جنبش های زنان در مقابله با آن، نئولیبرالیسم، پوپولیسم و بنیادگرایی را به عنوان ابزارهایی برای پیشبرد اهداف راستگرایی افراطی دانست.

به اعتقاد خانم عبدل‌زاده راست‌گراها در مقابله با روند جهانی شدن از راهکارهایی چون تشکیل تشکل‌های فرامرزی یا ترانس‌ناسیونال استفاده می‌کنند. از نظر او تفاوت اصلی تشکل‌های نوین فرامرزی با تشکل‌های راستگرای سنتی که هدف و پایه‌ی اصلی‌شان بر اساس ناسیونالیسم سنتی بوده، این است که آن‌ها تعریف جدیدی از شوونیسم ارائه می‌دهند که تعریفی جهانی شده است.

مهسا عبدل‌زاده تاکید می‌کند که «ساختار درون‌گرای شوونیسم همچنان هسته اصلی این گروه‌ها و احزاب را تشکیل می‌دهد. در عین حال تئوری‌های ضدیهودیت و آنتی سمتیسم با وجود روند جهانی شدن شوونیسم همچنان پایه های اصلی تفکر راستگرایی را می‌سازند که تحت تاثیر تعریف جهانی شده‌ی نژادپرستی، از مرز های وطن فراتر رفته و تعریف های جدیدی پیدا می کند.»

مهسا عبدال‌زاده به یک نمونه اشاره کرد و گفت:

«اگر ما به راهپیمایی زنان در ۲۱ مارچ نگاهی دقیق‌تر بیاندازیم ، در کنار پلاکاردهای گوناگون با شعارهای فکاهی و یا جدی، به پوستر یک زن محجبه هم برمی‌خوریم که به نشانه‌ی همبستگی با مسلمانان ساکن آمریکا، پرچم آمریکا را بر سر کرده است. سوالی که در این میان مطرح می‌شود این است که چگونه حجاب، که سمبل سیاسی و اجتماعی تحقیر زنان در کشورهای اسلامی از آسیا تا آفریقا محسوب می‌شود، در یک راهپیمایی طرفداران حقوق زن، جایگاه خشونت آمیز خود بر زنان را نه تنها از دست می‌دهد، بلکه حتی معنایی جدید برای همبستگی با حقوق پایمال شده زنان مهاجر، در کشورهای اروپایی و آمریکایی پیدا می‌کند. این در صورتی است که نباید هویت فردی زنان را بر اساس مذهب غالب بر جامعه تعریف کرد. زمانی که برگزارکنندگان این راهپیمایی برای مقابله با افکار نژادپرستانه و اعمال خارجی ستیز ترامپ، پرچم آمریکا را بر سر یک زن می‌کنند تا با زنان مسلمان اعلام همبستگی کرده باشند.»

ناهید نصرت می‌گوید که مهسا عبدل‌زاده در این رابطه به چند نکته توجه داد:

«اول این که اگر پیش‌فرض ما بر این باشد که فمنیسم به معنای برابری انسان‌ها در تمام نقاط جهان است، پس نه تنها باید زنان با مردان، بلکه باید زنان هم با زنان حقوق برابر داشته باشند و این بدین معناست که شرایط سوق الجیشی، جغرافیایی، مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، ظاهری و غیره نباید تأثیری در برابری زنان با یکدیگر داشته باشد. در نتیجه نباید برای مقابله با پوپولیسم راستگرایان غربی و شوونیسم ضد مسلمان آنها از ابزارآلات تحقیر زنان در رژیم‌های راستگرای شرقی استفاده کرد.

دوم: دیدگاه های مختلفی بیانگر این موضوع هستند که حجاب زنانه نه تنها دستبردی بر اختیارات زنان بر بدن خودشان است بلکه در یک گفتمان سیاسی، حجاب پرچم اسلام سیاسی است. در نتیجه استفاده از پرچم آمریکا و تلفیق آن با حجاب زنانه نه تنها همبستگی با زنان مسلمان نیست، بلکه استفاده ابزاری از بدن زن به عنوان بیرق پاتریوتیسم و مذهبگرایی برای همبستگی با اسلام سیاسی می‌باشد که این شیوه به طور کامل ساختار ایدئولوژی راستگرایانه را در خود نهفته دارد.

و سوم: اگر هدف از نمایش این پوستر همبستگی با زنان مهاجر بوده باشد، باز هم باید به این نکته اشاره کرد، که نه تنها تمام مهاجرین از کشورهای اسلامی نیستند، بلکه حتی بسیاری آنان اقلیت‌های مذهبی و یا مسلمان زاده‌های غیرمذهبی می باشند. گذشته از نکات بیان شده و انتقادات متفاوتی که بر میسوجنی نهفته در برخی از شخصیت‌های برگزارکننده این راهپیمایی جایز است، می‌توان گفت که این راهپیمایی بلندگوی پرصدایی برای رساندن صدای زنان به رسانه‌ها بوده، تا جایی که شخصیت‌های سرشناس بین المللی مانند اسکارلت جوهانسون، آلیسیا کی و یا مدونا هم با این جنبش اعلام همبستگی کردند و حتی سخنرانی‌های اعتراضی‌یی هم از هنرمندان و دیگر مشاهیر در پی این جنبش در فضای مجازی مشاهده شد. »

نظامی‌گری در جنبش زنان

یکی دیگر از مباحث نشست امسال به نظامی گری زنان در جنبش های اخیر خاور میانه اختصاص داشت. عصمت صوفیه کنشگر حقوق زنان و مدرس دانشگاه نروژ و افسانه بهشتی‌زاده از تلاشگران کمپین های اعتراضی در حوزه زنان کرد در این میزگرد شرکت داشتند. ناهید نصرت می‌گوید:

«افسانه بهشتی‌زاده ضمن بررسی مبارزات زنان در درون گروههای ملی،مبارزات مستقل درون گروهی زنان را منشا پیشبرد برابری خواهی در احزاب کرد می‌داند. او بر این نظر است که اوجالان نه پیشگام در این برابری خواهی بلکه تنها پذیرنده این خواست زنان بوده است. او روابط درون حزبی این احزاب را بسیار سنتی و وضعیت زنان در درون این احزاب را در نبود اوجالان تیره ارزیابی می کرد. او وضعیت زنان رزمنده را دشوار می‌داند و می‌گوید: «از زنان زمانی که در مبارزه سیاسی، بویژه نظامی شرکت مئ کنند انتظار میرود که از علائق زنانه خود دست بکشند. و استفاده از زینت آلات ولباس زنانه برایشان مسخره می شود. آنها از آزادی خود بودن برخوردار نیستند.»

کتاب‌های منتشر شده

در این نشست کتاب‌های منتشر شده زنان در سال گذشته از سوی نویسندگان آن‌ها به شرکت کنندگان معرفی شد. از کتاب‌های معرفی شده در این بخش اسناد سمینارهای زنان ایرانی در آلمان بود که توسط سیمین نصیری گرد آورنده این اسناد در سه جلد منتشر شده است.

شهلا شفیق، نویسنده و پژوهشگر در مورد آخرین رمان خود "از آینه بپرس" صحبت کرد و فیروز فرجادنیا به رونمایی آخرین رمان خود « تنیده در هزار توی زمان » پرداخت.

بنیاد بنا به رسم هر ساله در روز نخست از یک فمینیست از کشور میزبان دعوت کرده بود. سخنران مهمان امسال ماریزا نیکی کنشگر فعال جنبش فمینیستی، محیط زیست و حقوق مدنی بود که در حال حاضر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نمایندگان هم هست.

ادبیات زنان و زن برگزیده سال

زن برگزیده سال شهلا شفیق نویسنده، پژوهشگر و مدافع فعال حقوق انسانی و آزادی زنان انتخاب شد. وی که در سال ۱۹۸۲ به دلیل سرکوب سیاسی ناگزیر به ایران شده است، در فرانسه زندگی می کند.

«استراتژی تازه‌ی اسلام‌گرایان؛ نو پدرسالاری» • گفت‌وگو با شهلا شفیق

شهلا شفیق تحصیلاتش را در جامعه شناسی به پایان رسانده و تز دکترایش جایزه معتبر لو موند در پژوهش‌های آکادمیک را دریافت کرده است. او افزون بر تلاشهای فرهنگی، ادبی و دریافت جایزه های ارزشمند مانند نشان شوالیه لژیون دونور، آگاه‌گری برای مبارزه با تبعیض وخشونت و راسیسم و نو محافظه کاری مذهبی – سیاسی ( اسلامیسم و بنیاد گرایی مسیحی و یهودی و... ) را دنبال می کند.

کتاب‌های او در بازنگری اسلام سیاسی نقش روشنگرانه‌ای در ادبیات سیاسی اجتماعی ایرانی داشته‌اند. و ی در راستای دفاع از حقوق انسانی و آزادی زنان از بنیانگزاران شبکه ی بین المللی ‌همبستگی با مبارزات زنان ایران است.

فرزانه میلانی پژوهشگر و مدرس ادبیات فارسی و مطالعات زنان در دانشگاه ویرجینیا در بزرگداشت شفیق به بازبینی آثار او پرداخت و نگاه ژرف‌بین زنانه او را واکاوی کرد. میلانی بر این نظر است که تاریخ نگاری ایرانی به زنان پیش گام و به ویژه زنان ادیب و زندگی نامه آنان توجه چندانی نداشته است. او ادبیات زنان را از جنبش زنان وجنبش های مدنی و فرهنگی جدا نمی بیند و زنان نویسنده را از پرچمداران و پیشقراولان انقلاب فکری و فرهنگی سومی می داند که اهمیتش، درتاریخ ایران، کمتر از دو انقلاب دیگر، یعنی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نیست.


"رنسانس زنانه یا واپس‌گرایی"؛ موضوع کنفرانس پژوهش‌های زنان

نشست هم‌چنین با یک دقیقه سکوت یاد ویدا حاجبی تبریزی را گرامی داشت. او  در ماه مارس درگذشت. گلناز امین درباره ویدا حاجبی گفت« ویدا بزرگ زنی سرشار از شور زندگی بود که جهل و ستم را برنمی تابيد و زندگی سراسر تلاشش را برای کاستن از ناشايستی ها و نازيبائی ها در زندان و تبعید سپری کرد.  او امروز دریغا در میان ما نیست. یاد بود او یاد بود دوستی است که وعده دیدارش با ما بود.»