1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

حرکت دختران خیابان انقلاب، "عبور جامعه از شریعت"

۱۳۹۶ بهمن ۱۳, جمعه

سال‌هاست که روسری‌ در ایران بر شانه زنان افتاده، اما حرکت "دختران خیابان انقلاب"، به باور برخی فعالان زن در ایران، فراتر از این‌ها، نماد عبور جامعه از شریعت اسلامی و لحظات آزادی "یواشکی" است؛ مسیری که بازگشت‌‌پذیر نیست.

https://p.dw.com/p/2s3C8
Iran Anti-Kopftuch-Proteste Weißer Mittwoch
عکس: UGC

نسلی که خود در گرماگرم انقلاب حاضر بود، سال‌هایی پر وحشت را تجربه کرد. سال‌هایی که در خیابان‌های جمهوری اسلامی ترس از توسری هر زنی را، هر قدر هم که مخالف حجاب بود، زیر روسری برد. آنها به خود تلقین کردند که حجاب اجباری از "کوچک‌ترین" مشکلات است.

سال‌ها طول کشید تا جامعه نفسی کشید. روپوش‌ها کوتاه‌تر شدند، روسری‌ها نصف، یک سوم و یک‌چهارم و بالاخره تقریبا به شال‌گردن تبدیل شدند. ساپورت موضوع بحث نمایندگان مجلس شد. فصل بنرهایی رسید که زن بی‌حجاب را "شکلات" بدون بسته‌بندی کرد که خرمگس رویش نشسته است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

این "کوچک‌ترین" مشکل آیا از "بزرگ‌ترین" نگرانی‌های جمهوری اسلامی است؟ یا ممکن است در مقابل خواست بخش وسیعی از مردم کوتاه بیایند؟ مخالفت زنان و مردان علیه حجاب اجباری چقدر گسترده است؟ تا کجا ادامه پیدا می‌کند و آیا با دستگیری کسانی که علنی با آن مخالفت می‌کنند، خاموش می‌شود؟

حالا اگر عربستان بود، یک چیزی...

اولین مخاطب:

«ببین، حالا اگر وضع اقتصاد خوب بود، بهداشت خوب بود، هوا خوب بود، زمین خوب بود، مثل زنای عربستان رفاه داشتیم یک چیزی. ولی اینا چی به ما دادند که حالا توقع دارن به سازشون برقصیم؟»

دومین مخاطب:

«وقتی نون ما را جمهوری اسلامی نمی‌تونه بده، شوهر و پدر هم نمی‌تونن بدن و باید کلفتی کنم، خوب چرا باید چارقد سرم کنم؟ عقیده‌ اونا آسایش داده؟ امنیت داده؟ اگه اینو سرم ‌کنم، دیگر لازم نیست برم کلفتی؟»

سومین مخاطب:

«من نه روی جعبه رفتم و نه میرم. ولی می‌فهم چی می‌گن. دردشون رو می‌فهمم. هم‌سن دخترام هستن. اصلا چی می‌خوان از جون بچه‌های ما؟ دختر همینایی که اسمشون رو گذاشتن اصولگرا و اصلاح‌طلب، خودشون بی روسری هستن خانوم. می‌شنوین؟ بی‌روسری!»

این‌ نقل‌ قول‌ها تنها بخش کوچکی از صحبت‌هایی تلفنی با زنانی در سنین مختلف است. از آن بخشی که مسئله‌اش "نان" است و "نه سیاسی".

کار گرافیکی منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی
کار گرافیکی منتشرشده در شبکه‌های اجتماعیعکس: UGC

ماهیت این حرکت چه بود؟

هنوز کسی نمی‌داند اولین "دختر خیابان انقلاب" که بالای سکو رفت و روسری‌اش را پرچم کرد، چه در سر داشت و چه پیامی می‌خواست به جامعه بدهد. هنوز هیچ رسانه‌ای با او حرف نزده است. ولی وقتی حرکت این دختر تکرار شد، همه آن را به آغاز یک حرکت جدید در مخالفت با پوشش اجباری تعبیر کردند و سیاسی شد.

سراغ یکی از فعالان زن در ایران می‌روم که نمی‌خواهد نام‌اش آورده شود. می‌گوید: «دلیل این که این حرکت به سرعت سیاسی شد این است که امر سیاسی در ایران عبایش خیلی پت و پهن است. یعنی زمانی که زن خود به عنوان یک امر سیاسی مطرح می‌شود، هر اتفاقی در رابطه با او بیافتد، تبدیل به موضوع سیاسی می‌شود. واقعیت این است حرکت ویدا (اولین دختر خیابان انقلاب) یک بغض خفته را ترکاند.»

اما این حرکت چه چالش‌هایی را در برابر نیروهای مختلف جامعه ایجاد کرده است؟ در برابر حکومت، اصولگرایان، اصلاح‌طلبان و کنشگران زن؟

فعال زن از ایران می‌گوید: «این حرکت شکافی عمیق در میان تمام نیروها به وجود آورد. به موضع‌گیری زنان اصلاح‌طلب نگاه کنید. به آنچه مثلا آذر منصوری می‌گوید، در مقابل فاطمه راکعی. حتی در میان اصولگرایان هم هستند چهره‌هایی که ساییده شده‌اند و دیگر زمختی سال‌های گذشته آن‌ها را نمی‌بینیم.»

آذر منصوری، فعال حوزه زنان و از چهره‌های اصلاح طلب، گفته است: «به نظرم ربط این اعتراض مدنی که اشکال و‌نمادهای مختلف پیدا و پنهان دارد به بیرون از مرزها فقط و فقط پاک کردن صورت مسئله و فرار از پرسش مقدری است که  پاسخی به آن داده نمی‌شود. کلید واژه این پاسخ را باید در تبعیض‌هایی دانست که زن را در رده شهروندان درجه دوم قرار می‌دهد.»

و فاطمه راکعی، دبیرکل "جمعیت زنان مسلمان نواندیش"، او هم اصلاح‌طلب، در محکومیت حرکت اعتراضی "دختران خیابان انقلاب" گفته است: «این برخوردها در شأن زنان فرهیخته‌ی ما که عموماً برای آزادی‌های مدنی و حقوق انسانی و اجتماعی تلاش می‌کنند، نیست.»

با مهران رضایی از لندن صحبت می‌کنم که حوزه کار او "مطالعات جنسیت" است. او معتقد است که اعتراض زنان و مردان به حجاب اجباری در واقع خدشه‌دار کردن تصویری است که چهار دهه است از طریق رسانه‌ها و پلاتفرم‌های مختلف سیاسی، حجاب اجباری را خواست مردان و زنان ایرانی بازنمود کرده‌اند. زنان خیابان انقلاب این تصویر را به چالش کشیدند:

«به نظر من مساله یک رقابت بر سر صحنه نمایش سیاسی است. صحنه‌ای که چندین دهه توسط جمهوری اسلامی تسخیر شده بود اما به مدد شبکه‌های اجتماعی در سال‌های اخیر این امکان پدید آمده که بازنمود رسمی از عقاید مردم توسط شهروند-خبرنگاران به چالش کشیده شود.»

اعتراض‌های دی‌ماه و حرکت خیابان انقلاب

بسیاری از ناظران اعتراض‌های گسترده در ایران در دی‌ماه گذشته و حرکت "دختران خیابان انقلاب" به یکدیگر پیوند می‌زنند؛ آن‌ها را ادامه یکدیگر می‌دانند و تاثیرگذار بر یکدیگر.

مهران رضایی می‌گوید: «تغییراتی که اعتراضات سراسری دی‌ماه در گفتمان سیاسی ایجاد کرد هر کنش سیاسی پس از خودش را معنا و رنگ جدیدی می‌بخشد. علاوه بر این به نظر می‌آید که این اعتراضات چیزی متفاوت با کنش‌های مربوط به کمپین آزادی‌های یواشکی و چهارشنبه‌های سفید باشد.

گروه‌های دیگری که ارتباطی به این کمپین‌ها نداشتند در این اعتراضات شرکت کردند. علاوه بر این شیوه اعتراض جدید یعنی بیان عمومی‌تر اعتراض بر بالای سکو٬ ماهیت این اعتراض را از نوع آزادی‌های یواشکی متفاوت کرده است. مساله اینجا صرفا عدم رعایت قانون حجاب اجباری نیست، بلکه در معرض دید عموم قرار دادن و با صدای رساتری فریاد کشیدن این اعتراض است.»

او به یک نکته دیگر هم توجه می‌دهد:

«حرکت حول کمپین‌هایی نظیر "چهارشنبه‌های سفید" در عین‌حال پاشنه آشیل یک حرکت هم هست. زیرا امکان پیوستن زنان و گروه‌های دیگر به این حرکت کاهش پیدا می‌کند. اصرار بر اینکه این اعتراضات متعلق به یک کمپینر یا کمپین است، ممکن است خصلت عمومی و اجتماعی شدن یک حرکت را کاهش دهد.»

سرکوب می‌شود، ولی تداوم پیدا می‌کند

فعال زنانی که در ایران با او صحبت کردم معتقد است که حرکت در خیابان سرکوب خواهد شد چون ظرف این سال‌ها هیچ مرجعی و هیچ چاره‌ای برای مردم نمانده است. همه سرکوب شده‌اند. اما «این سرکوب‌ها موقتی است. ممکن است کسی دیگر روسری بر چوب نزند. اما جامعه این‌ها را مجبور به تمکین می‌کند. مگر همین حالا زنانی با روسری‌هایی که بر شانه افتاده در کوچه‌ و خیابان کم هستند؟ مخالفت با پوشش اجباری باید در اشکال مدنی دیگر ادامه یابد.»

با این همه او معتقد است که جامعه ایران از شریعت عبور کرده و «دین مردم دیگر سیاسی نیست، اسلام مردم دیگر اسلام سیاسی نیست. جامعه به سمت سکولاریسم رفته است. بارزترین نقطه‌ای که نشان داد جامعه از این نقطه عبور کرده، جنبش سبز بود. این یک جنبش سکولار بود. جامعه  یک دهه است که به این مرحله رسیده است. حتی در میان اصولگراها هستند کسانی که موافقند که دین از سیاست جدا شود.»

بیشتر بخوانید:وقتی حجاب اجباری در مخمصه قانون گیر می‌افتد

مهران رضایی از زاویه دیگری به این تداوم نگاه می‌کند:

«کنش اجتماعی از این نوع تا وقتی که شبکه های اجتماعی وجود دارند و شهروندانی که به طور منفرد دست به اعتراض می‌زنند، اعتراضی است که به راحتی به شکل منفرد قابل اجراست و همه چیز بر سر ثبت یک لحظه و تکثیر آن در شبکه‌های اجتماعی به صورت گسترده است.»

اما او نیز معتقد است که ادامه حرکت در خیابان به سادگی امکان‌پذیر نیست و می‌گوید:

«طبق تجربه‌ای که از سایر کنش‌های مشابه داریم٬ عرصه‌های عمومی مثل خیابان می‌تواند به سرعت به تسخیر نیروهای سرکوب‌گر درآید. متناسب با میزان سرکوب حکومتی ممکن است که شجاعت کنش‌گرهای منفرد اجتماعی برای تکرار این اقدامات کمتر شود. در آن صورت تنها از طریق خلق فرم های جدید مقاومت و تغییر شیوه‌هاست که کنش‌گران منفرد قادر به این هستند که بازنمود سیاسی رسمی را به چالش بکشند.»

با این همه تجربه سیاسی در ایران نشان داده است که فضای عمومی برای همیشه در "تسخیر نیروهای سرکوبگر" نمی‌ماند. نیروی سرکوب زمانی مجبور است حضور خود را بار دیگر در عرصه‌های عمومی کم کند و این خود دوباره فرصت‌هایی تازه برای کنش و اقدامات مدنی و اعتراض‌‌آمیز به دست می‌دهد.

مریم انصاری روزنامه‌نگار